روزایی که هیچ چیز حالمو خوب نمیکرد...
چیزی پیدا میشد که بخندونتم...
حالا از شدت ناراحتی ناشی از بزرگسالی !! و تحت فشار بودن میخوام بزنم زیر گریه ، یه حالت لرزه طوری هم افتاده به جونم.ولی سر از بلاگفا درآوردم!!
مریضم پشت در منتظره و من مات و مبهوت دارم به فاکتور لابراتوار نگاه میکنم...
و دعا میکنم اشتباهی شده باشه...
نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم اسفند ۱۴۰۲ساعت 13:8 توسط خودم|
My Great Dreams ...برچسب : نویسنده : my-great-dreamso بازدید : 36